نرد با ن دلم شکسته است ......می شود برایم کمی دعا کنید!!!!!!!!!!!یا اگر خدا اجازه می دهد کمی به جای من خداخدا کنی!راستش دلم مثل یک نماز بین راه خسته وشکست است......می شودبرای بی قراری دلم سفارش به ان رفیق با وفا کنید..........می شود
دوستم
باشم، دوست داشتنت برایم عادت شده است ، دوست دارم که دوستت داشته باشم
داشته باشی یا نداشته باشی ،یا اصلا دوست داشته باشی که دوستت داشته باشم یا نداشته
رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا
از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید
که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا
نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش
پله از سلسله دیو دعا کرد مرا
فیض روحالقدسم کرد رها از ظلمات
همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا
من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى
لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا
در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا
دست از دامن این پیک مبارک نکشم
که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا
زین دعاهاست که با این همه بىبرگى و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا
هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زین همه فیضى که عطا کرد مرا
***
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلى ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهاى باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسى برد کاین تجارت کرد
نماز در خم آن ابروان محرابى
کسى کند که به خون جگر طهارت کرد
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد
به روى یار نظر کن ز دیده منت دار
که کار دیده نظر از سر بصارت کرد
حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد
Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
/* Style Definitions */
table.MsoNormalTable
{mso-style-name:"Table Normal";
mso-style-parent:"";
line-height:115%;
font-size:11.0pt;
font-family:"Calibri","sans-serif";
mso-fareast-font-family:"Times New Roman";}
بازتاب یک مطلب در «مشهد
تئاتر»
تاریخ
بازبینی تئاتر ما چرا اینقدر عقب می افتد؟
سلام. من یک نویسنده
و کارگردان تازه کار هستم. آقای اشکذری لطفا این سوال من را هم مطرح کنید.من از ماه
رمضان امسال است که در حال تمرین یک نمایش نامه طنز هستم و این اولین تجربه کارگردانی
و نویسندگی من است. ولی متاسفانه با اینکه متن من مجوز داشته است اما برای تمرین مکان
مناسبی را به ما ندادند. چرا؟سوال بعدی اینکه از ماه رمضان تا مهر حدودا سه ماه می
گذرد و این بنده حقیر با تمام سختی های کار و کار کردن با افراد آماتور درخواست بازبینی
را به انجمن هنرهای نمایشی تقدیم کردم. چند روز بعد متوجه شدم تا جشنواره استانی برگزار
نشود به درخواست ما جوابی نمی دهند و ما تا پایان جشنواره استانی باید فکر20شب اجرای
عموم را از سرمان بیرون کنیم. چرا؟ اما در این میان سوالی که ذهن مرا پر کرده این است
که ماه عظیم محرم الحرام حدودا از 14آبان شروع می شود با این تفاصیل که انجمن می خواهد
بعد از پایان جشنواره استانی (که هر دفعه عقب و عقب تر می افتد) برای بازبینی کار ما
تصمیم بگیرد ما انشاالله کی قراره 20شب یک کار طنز را به اجرا ببریم آن هم به طوری
که با ماه محرم برخورد نکند؟ اصلا اینها را ولش کنیم سوال اساسی دیگری که بوجود می
آید این است من با این همه بازیگر آماتور چیکار کنم؟خیلی ها به خاطر شروع سال تحصیلی
نمی آیند.صدای بعضی مادر پدرها درآمده.بعضی ها نا امید شدند. مکان برای تمرین نداریم
و...آقای اشکذری تورو خدا دردهای مارو هم تو وبلاگتون بگید. چون اگه ما تو وبلاگمون
انتقادی پیشنهادی هم بدیم به خاطر تازه کار بودن همه با جواب هایی غیر منطقی به نوعی
می زندد توی دهانمان.
گروه
تئاتردریادلان
بده ادمو بدبخت میکنه اما
دروغ مصلحتی خوبه یعنی با عقلمون تصمیم میگیریم یه کاری رو شروع کنیم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ