به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 92 مهر 9 , ساعت 2:22 عصر

 

درد دارد با نسیمی برود

            آنکه بخاطرش طوفان کردی...!!



دوشنبه 92 مهر 8 , ساعت 6:23 عصر

آغاز سال تحصیلی جدید برشما مبارک باد

درخت توگر بار دانش بگیرد              به زیر آوری چرخ نیلوفری را




دوشنبه 92 مهر 8 , ساعت 5:47 عصر


 



دوشنبه 92 مهر 8 , ساعت 5:4 عصر
دوشنبه 92 مهر 8 , ساعت 4:31 عصر

من از سکوت مهدی فاطمه دانستم


ک هرسکوتی علامت رضانیست...




<   <<   66   67   68   69   70   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ