شوستر:فقط 10 دقیقه درخشش کریستیانو، دی ماریا و بنزما کافی است تا رئال پیروز شود
برند شوستر امشب برای اولین
بار بعد از برکناری اش از سمت مربیگری رئال مادرید در اواخر سال 2008 به
ورزشگاه سانتیاگو برنابئو بازخواهد گشت و در بازی امشب هدایت مالاگا را در
دست خواهد داشت.در آستانه این بازی حساس او اعلام کرده که تیمش را با دو
مهاجم به میدان خواهد فرستاد.
شوستر گفته:« سانتاکروس با
خستگی به اردوی تیم بازگشته و درترکیب اصلی قرار نخواهد گرفت ولی قطعا برای
دقایقی دراین بازی به میدان فرستاده می شود.او سفری طولانی داشته و دو
بازی مهم برای تیم ملی کشورش برگزار کرده.»
شوستر در ادامه صحبت هایش
پیغامی برای ایکر کاسیاس در مورد آینده اش داشت:« کاسیاس شرایط خیلی پیچیده
ای دارد.این سخت ترین شرایطی است که می تواند برای بازیکنی که تمام جامهای
ممکن را با تیمی فتح کرده رخ بدهد و بعد با چنین شرایطی مواجه شود ولی
زیبایی فوتبال به این است که هیچ وقت تو را ناامید نمی گذارد. همیشه
راهکاری هست. کاسیاس هم راهکارهایی پیش رویش دارد و باید به دنبال راه حل
باشد. همیشه راه حلی پیدا خواهد شد. سن و سال ایکر به نحوی است که می تواند
برای تیم مهم دیگری بازی کند و بتواند در تیم ملی اسپانیا به حضورش ادامه
دهد. زندگی همیشه دررئال ختم نمی شود و قطعا تیم های بزرگ دیگری هم هستند.
درک می کنم که این اصلا ساده نیست؛ چون او سالهاست که در رئال بوده ولی در
دنیای فوتبال وقتی عمرت در یک جا تمام می شود، باید به حرکت ادامه دهی. هیچ
وقت تصورش را هم نمی کردیم که رائول به قطر برود و فکر می کردیم که او در
رئال بازنشسته خواهد شد.والدس را ببینید...فوتبال این چیزها را هم دارد.
زیبایی فوتبال به همین است که برای همه جا هست.»
این سرمربی آلمانی
درمورد بازگشت به برنابئو گفت:« خوشحالم که به عنوان یک سرمربی به برنابئو
برمی گردم. این اولین باری است که بعد از جدایی از رئال، به اینجا بازمی
گردم. من به بازیکنانم گفتم که بازی در برنابئولذت بخش است و هواداران
همیشه به تیم های حریف هم توجه می کنند. من دیده ام که هواداران رئال تیم
حریف را نیز تشویق می کنند واین رفتار خیلی زیبایی در ورزشگاه برنابئو
است.امیدواریم که هواداران ما را به دردسرنیندازند و تیممان فوتبال خودش را
ارائه دهد. رئالی هادر دقایقی که خوب کار می کنند خطرناک هستند؛ چه 10
دقیقه باشد، چه 50 دقیقه و چه 90 دقیقه. آنها همیشه خطرناک هستند و برای
پیروزی به یک بازی فوق العاده نیاز ندارند. فقط 10 دقیقه درخشش کریستیانو،
دی ماریا و بنزما کافی است تا رئال پیروز شود.»
او درمورد آنچلوتی و صحبت
های اخیرش که گفته بود رئال نمی تواند بدتر از این بازی کند گفت:« ما
سرمربیان گاهی باید زبان به دهان بگیریم وهرحرفی را نزنیم ونباید برخی
حرفها گفته شود؛ حتی اگر نظرمان آن باشد. در تیمی مثل رئال مادرید توقع
حداکثر است. تیم تو باید عملکرد خوبی داشته باشد، چون هر ساله باید جام
قهرمانی بیاورد.به همین خاطر گاهی وقتها مربی هم باید به دنبال راهکاری
باشد. صحبت های آنچلوتی از نظر من عجیب نبود ولی ماجرا این است که او الان
سرمربی رئال مادرید است و من کاملا شرایطش را درک می کنم.»
دلم عجیب گرفته…دلگیرم از آدمکهایی که تنها سایهای هستند از تمام آنی که مینمایند دلگیرم از نقابهایی که بر چهره میکشند دلگیر از صورتکها… من نمیفهمم.....به خدا که من نمیفهمم… نمیدانم چرا آدمها تنها برایِ یک تجربه، یک تصور، یک خیال، یک عطش برای سر دادنِ ترانهی تشنگی، وخیالِ خامِ آنچه هیچگاه نیستند، زندگی آدم دیگری را به بازی میگیرند؟! به خدا من نمیفهمم… نمیفهمم چگونه شد که در این عصر آهن و اصطکاک
اینچنین تصوارت آهنین و قلبهای سخت و ذهنهای جامدی شکل گرفت.....این همه آهن، این همه سختی، این همه جهل، این همه صورتک… و این همه من، تنها، خسته، رویارو آی آدمها! آدمها، آدمها، آدمکها…..... آی آدمهایی که بیچراغ دوست میدارید آدمهایی که به هوسِ سرک کشیدن به یک دیوارِ کوتاه بینیاز از چهارپایه و نردبان سر خم میکنید و آرامشِ آنسویِ دیوار را میستانید :
به خدا آن آدمِ ساده که دیوارِ دلش کوتاه است، وسیلهی برای ابراز و ارضای عقدهها و آرزوهایِ تو نیست!
تو را به خدا، اینقدر سرک نکشید در این عصرِ صورتکهای دروغین
دنیا بیش از همیشه به سادگیِ سادهها محتاج است
تو را به خدا اینقدر آزارشان ندهید بگذارید سادگیِ دوستداشتنهای بی دلیل
افسانهای در قصههای کودکیمان نباشد بگذارید که سالها بعد سادگانِ دلداده
پاکیِ دوستداشتنهای بیدلیل و عشقهای جاودانه را تنها در انیمیشنِ سیندرلا جستجو نکنند!
من هنوز، اینجا برای تو از پشت این دیوار سخن میگویم از پشتِ دیوارِ خودخواهی و جهل
از این ورِ پرچینِ کوتاهِ دلم از سرزمینِ دوست داشتنهای بی دلیل
و از قلب همان مهدی که هنوز چشمهایش خیس میشود
در سوگِ زخم روییده بر آرنجِ یک کودک، بر بالِ کبوتر پسری که هنوز یادش هست
شوقِ آن دو چشمِ خیس که با آن مینگریست دخترک مهدکودک را
پسری، که رازِ بی چتر در باران راه رفتن میداند
و بویِ نیلوفر را از هفت فرسخی، در دلِ مرداب باز میشناسد
من هنوز از پشت دیوار آدمکها سخن میگویم
از سایه روشن خاطراتِ شیرینِ کودکیهایمان
خدای عاشقانِ خسته، دل شکسته! تو میدانی چقدر سخت است ساده بودن و ساده ماندن
در دنیای آدمکها، نقشها، نقابها، ادعاها و چه جرم بزرگیست سادگی! که اینگونه تنِ نحیفِ عشق به درد میآید… تو را قسم به اشکهای لرزانِ آن دلِ ساده که ساده شکست
تو را قسم به نگاهِ نگرانِ چشمهای منتظر به راه تو را قسم به سادگیِ آن “اسمِ سه حرفی”
تو را به “عشق”، به “اشک”، تو را به “خدا” قسم هوایِ سادگانِ عاشقات را داشته باش…
برنده شدن من در قرعه کشی سایت بیپ تونز...
یه پوستر آلبوم "دوستت دارم" گروه سون با امضای خواننده های گروه
امیر قنادی-آرش قنادی-کیارش پوزشی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ