من باشم و تو باشی و باران ، چه دیدنی است
بی چتر حس پرسه زدن ها نگفتنی است
پاییز با تو فصل دل انگیز بوسه هاست
با تو صدای بارش باران شنیدنی است
ابری و چکه می کنی و مست می شوم
طعم لبان خیس تو الان چشیدنی است
خیسم شبیه قطره ی باران ، شبیه تو
تصویر خیس قطره ی باران کشیدنی است
این جاده با تو تا همه جا مزه می دهد
این راه ناکجای من و تو رسیدنی است
باران ببار ! بهتر از این که نمی شود
من باشم و تو باشی و باران ، چه دیدنی است !
یک پسر کوچک از مادرش پرسید: “چرا گریه میکنی؟”
مادرش به او گفت: “زیرا من یک زن هستم.”
پسر کوچک گفت: “من نمیفهمم!”
مادرش او را در آغوش گرفت و گفت: “تو هیچگاه نخواهی فهمید!”
بعدها پسر کوچک از پدرش پرسید: “چرا مادر بیدلیل گریه میکند؟”
پدرش تنها توانست به او بگوید: “تمام زنها برای هیچ چیز گریه میکنند.”
پسر کوچک
بزرگ شد و به یک مرد تبدیل گشت ولی هنوز نمیدانست چرا زنها بیدلیل گریه
میکنند. بالاخره سوالش را برای خداوند مطرح کرد و مطمئن بود که خدا جواب
را میداند…
او از خدا پرسید: “خدایا… چرا زنها به آسانی گریه میکنند؟”
خدا گفت:
“زمانی که زنها را خلق کردم میخواستم که او موجود به خصوصی باشد،
بنابراین شانههای او را آنقدر قوی آفریدم تا بار همه دنیا را به دوش
بکشد، و همچنین شانههای او آنقدر نرم باشد که به بقیه آرامش بدهد.
من به او
یک نیروی درونی قوی دادم تا توانایی تحمل زایمان بچههایش را داشته باشد و
وقتی آنها بزرگ شدند توانایی تحمل بیاعتنایی آنها را نیز داشته باشد
به او
توانایی دادم که در جایی که همه از جلو رفتن ناامید شدهاند او تسلیم نشود و
همچنان پیش برود، به او توانایی نگهداری از خانوادهاش را دادم حتی زمانی
که مریض یا پیر شده است بدون این که شکایتی کند.
به او توانایی دادهام که در هر شرایطی بچههایش را عاشقانه
دوست داشته باشد حتی اگر آنها به او آسیبی برسانند، به او توانایی دادم
که شوهرش را دوست داشته باشد و از تقصیرات او بگذرد و همیشه تلاش کند تا
جایی در قلب شوهرش داشته باشد.
به او این
شعور را دادم که درک کند یک شوهر خوب هرگز به همسرش آسیب نمیرساند اما
گاهی اوقات توانایی همسرش را آزمایش میکند و به او این توانایی را دادم که
تمامی این مشکلات را حل کرده و باوفاداری کامل درکنار شوهرش باقی بماند…
و در آخر به او اشکهایی دادم که بریزد!
این اشکها فقط مال اوست و تنها برای
استفاده اوست در هر زمانی که به آنها نیاز داشته باشد، او به هیچ دلیلی
نیاز ندارد تا توضیح دهد چرا اشک میریزد”
خداوند گفت: “زیبایی یک زن در چشمانش نهفته است زیرا چشمهای او دریچه روح اوست و در قلب او، جایی که عشق او به دیگران در آن قرار دارد.”
یـــہ جآهــــآیے...
بآید زَد رو شونـہ طــرَف و گُفت:
بُرو کنــآر بذآر بآد بیــــآد زآقــــآرت...
هَمیشـہکـہ نبآید بهـــت ?تیکِـہبندآزم? ...!
باسلام خدمت همه عزیزانی که علاقه مندبه کارهای هنری هستند
اینجانب
زهرامبینی یکی ازهنرجویان قدیم سرکارخانم معززبوده ام که زیرنظرایشان
آموزش ودوره دیده ام ودوره هایی که دیده ام ازقبیل : روبان دوزی روی
پارچه.گلدوزی روی پارچه.هویه کاری روی پارچه و........
کلیه
کارهای هنری که روی پارچه می شودانجام دادرامی توان به همه عزیزان هم دوره
بدهم هم اینکه آماده شده روی پارچه می باشدجهت فروش به شماعزیزان .
خدمت
همه عزیزان می رسانم که بنده دربیشترین نمایشگاه های داخلی که نمایشگاه
های هنری بوده غرفه داشته ام وهنرجویان زیادی رابه بازارهنری واردنموده ام
وتمامی هنرجویان بنده تمامی کارهای هنری رابه نحواحسن ازمن یادگرفته
اندوالان مشغول به آموزش ومشغول به کاراند.
تلفن محل کار :77862460 021
لیست کل یادداشت های این وبلاگ