اوژنی گرانده
اسم کتاب :اوژنی گرانده نویسنده :بالزاک
مترجم : عبدالله توکل انتشارات :ناهید
چاپ : هشتم
اوژنی گرانده داستان دختری است که در محیطی مذهبی و در شهری کوچک و در خانواده ای سنتی زندگی میکند مادرش از طبقه اشراف و زنی مذهبی و پدرش مرد بسیار ثروتمند و در عین حال خسیسی است .
در این خانواده کوچک غیر از پدر و مادر و گرانده پیر ،کلفت کارکشته و بسیار وفاداری هم زندگی میکند که بشدت حافظ منافع خانواده است و به همین دلیل پیر مرد به این کلفت اعتماد ویژه ای دارد .
تصاویری که بالزاک از خانه ترسیم میکند آدمی را به وجد میآورد، او چنان گوشه ها و فضا های تنگ و تاریک را به رشته تحریر در میآورد که شما حتی بوی نم را در سرتا سرمنزل قدیمی به خوبی حس میکنید.
خست گرانده پیر را بالزاک بصورت زیبایی مجسم و به رشته تحریر در آورده است ،آنچنان زیبا که شما خسیس مولیر را فراموش میکنید خود بالزاک خوب گفته که " مولیر خسیس را به وجود آورده من خست را " .
داستان از محیط آرام و بدون دغدغه منزل گرانده شروع میشود منزلی که همه امور دست پدر خانه است و زن و فرزند و نوکر مطیع کامل پیرمرد ،و اوست که برای همه چیز و همه کس نقشه دارد و طرح میریزد از نحوه صبحانه خوردن گرفته تا رفت و آمد های زنش به کلیسا ، همه و همه برنامه ریزی شده است و کانون خانواده بدون هیچ تشنجی به حیات آرام خود ادامه میدهد .
ورود برادر زاده گرانده که پدرش را بخاطر بدهی زیادی که بالا آورده بود از دست داده،محیط امن و آرام منزل دچار تحول و تا حدی میشه گفت دچار بحران میشود . دختره یعنی اوژنی عاشق پسره شیک پوش پاریسی میشه و بخشی از رسوم قدیمی و دیر پای منزل به خاطر این جوان زیبا و رعنا ،آنهم در غیاب و بدور از چشم پدر دچار تغییر میشود از میزان قند مصرفی تا هیزم برای اجاق و حتی نوع شمع روشنایی همه و همه تحت تاثیر حضور مهمان جوان دگرگون میشود ،البته این دگرگونی ها از چشم پیرمرد حساس پنهان نمیماند و متلک های او به زن و دختر گویای نکته سنجیهای گرانده است .
اوژنی که سرگذشت پسره را دزدکی میفهمد و میداند که پدرش ورشکست شده و او ناچار است برای تجارت به هند برود ،به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد و او که یکدل نه صد دل عاشق پسره شده ،در یک تصمیم عجیب و غریب تمامی پس انداز زندگی اش را به پسره که شامل تعداد زیادی سکه و طلاست به پسره هبه میکند و پسر عمو هم در عوض جعبه جواهر مادرش را نزد او به امانت میگذارد .
گرانده پیر وقتی میخواهد به رسم همه ساله سکه های دخترش را بشمارد خواستار دیدن سکه هاست و اوژنی به این بهانه که اینها مایملک اوست و دوست ندارد به پدر نشان دهد موجب اولین برخوردها بین دختر و پدر میشود . گرانده که تا کنون عصیان دخترش را ندیده همه تقصیرها را به گردن مرد جوان میاندازد و عشق را مایه این دردسر میداند .
مادر خانه تلویحا" از دختر حمایت میکند و این سرپیچی به قرنطینه دختر و مریضی مادر ختم میشود .
اوژنی گرانده شاهکار بزرگ بالزاک است که حتی داستایوفسکی را بر سر ذوق آورده و به این فکر واداشته که کتابی در اندازه و حجم اوژنی به رشته تحریر در آورد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ