شنبه 92 مهر 27 , ساعت 9:43 صبح
مردن که همیشه جار زدن ندارد . قرار نیست همیشه کسی زنگ خانه ای را بزند و خبر مرگ عزیزی را بدهد . قرار نیست همیشه یکی تلفن بزند و بگوید فلانی تمام کرد . گاهی کسی بر اثر یک حادثه ، بر اثر یک دوست داشته نشدن ، بر اثر شنیدن یک جمله ، چنان ساده و آرام ، چنان فجیع و غریبانه ، تکه تکه میشود و جان می دهد که حتی خودش هم جرات بازگو کردناش را ندارد !
می آید ، مینشیند کنارت ، نفس میکشد ، نگاهت میکند ، اما زنده نیست . مرده است و فقط نمیداند چگونه باید این خبر را به دیگران بدهد تا باور کنند و نترسند !
میم .صاد
نوشته شده توسط علی | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ