یا دانشمند باش و یا دانشجو و مبادا که بازیگوش و لذت جو باشی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 

چهارشنبه 92 مهر 17 , ساعت 3:34 عصر

و من چقدر دلم می خواهد همه داستانهای پروانه ها را بدانم که بی نهایت بار درنامه ها و شعر ها
در شعله ها سوختند
تا سند سوختن نویسنده شان باشند
پروانه ها
آخ
تصور کن
آن ها در اندیشه چیزی مبهم
که انعکاس لرزانی از حس ترس و امید را
در ذهن کوچک و رنگارنگشان می رقصاند به گلها نزدیک می شوند
یادم می آید
روزگاری ساده لوحانه
صحرا به صحرا
و بهار به بهار
دانه دانه بنفشه های وحشی را یک دسته می کردم

عشق را چگونه می شود نوشت
در گذر این لحظات پرشتاب شبانه
که به غفلت آن سوال بی جواب گذشت

دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است
وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش میدادم که در آن دلی می خواند
من تو را
او را
کسی را دوست می دارم

برگرفته از اشعار مرحوم حسین پناهی




چهارشنبه 92 مهر 17 , ساعت 3:9 عصر





چهارشنبه 92 مهر 17 , ساعت 2:40 عصر

سلام خدمت همسفران گرامی

م.تنها ، یک ماه پاکی

مباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارک

30


 این گل تقدیم به شما

 






چهارشنبه 92 مهر 17 , ساعت 2:11 عصر

http://s4.picofile.com/file/7964376020/rohesh_shad.jpg



روحش شاد و یادش گرامی باااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد




چهارشنبه 92 مهر 17 , ساعت 1:43 عصر


 

:

بد جور هوایم را دارد...!!!

" قبـــــر..." را میگویم...

میگویند روزی " پنج بار... " صدایم میکند...

کاش اولین شبی که مهمانش میشوم...!!!به من نگوید، که " دلت را به دنیا باختـــــــــی"



<   <<   41   42   43   44   45   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ